ضرورت امر به معروف و نهی از منکر
1. . دو گرایش درزمینه مسئولیت اجتماعی افراد
❇️ گرایش غالب امروز بر جهان غرب این است که مردم جامعه باید در انجام خواستههای فردی خود، هرچهبیشتر آزاد باشند و هیچ مسئولیتی در برابر اداره جامعه برعهده افراد نیست، و تنها گروه خاصی را همین مردم انتخاب و تعیین میکنند تا حد لازم و ضروری مدیریت جامعه را عهدهدار شوند و در اجرای مقرراتی که خود مردم وضع میکنند، سهیم باشند. این گرایش را، بهطور عام، لیبرالیسم مینامند. بر این اساس، حداکثر آزادی برای افراد ثابت میشود، اما آنان در برابر مشکلات اجتماعی مسئولیتی ندارند.
❇️ بنابر این گرایش [لیبرالیسم]، اگر در جامعهای حوادثی ـچه حوادث طبیعی و چه حوادث اجتماعیـ پیش آید که برای قشر خاصی در جامعه، یا حتی برای اکثریت مردم مشکلاتی به وجود آورد، افراد هیچ مسئولیتی برای رفع این مشکلات ندارند. و تنها دولت است که مسئولیت دارد.
❇️ این گرایش امروزه در کشورهای غربی و بهویژه کشورهای سرمایهداری، بسیار رواج دارد و حتی آنان در تلاشاند تا این فرهنگ را به کشورهای دیگر هم صادر کنند.
❇️ گرایش دیگری وجود دارد که اساسش یک دیدگاه فلسفی و عقلانی و یا اعتقاد مذهبی است.
❇️ بر این اساس، هر فردی در برابر افراد دیگر و جامعه مسئول است، و چنان نیست که هرکس بتواند در زندگی، به هر قدر و هر شکلی که بخواهد، فعالیت کند و نگران مردم دیگر نباشد.
❇️ حال با توجه به این دو نظریه، نقش مردم در مدیریت جامعه تفاوت میکند.
❇️ برخی بر آناند که در دین اسلام، انسان فقط در مقابل خدا وظایف فردی را بر عهده دارد؛ درحالیکه این تنها بخشی از وظایف ماست. بخش بزرگ مسئولیتهای انسان در ارتباط با دیگران است.
2. . امر به معروف و نهی از منکر، ضرورتی عقلی
✳ قسمی از امر به معروف و نهی از منکر در همه جوامع بشری وجود دارد.
✳ دلیل آن نیز این است که همه مردم متوجه شدهاند که اگر بنا باشد در یک زندگی اجتماعی کسانی از قانون تخلف کنند، سنگ بر روی سنگ بند نمیشود و دودش به چشم همه مردم خواهد رفت.
✳ قسمی از امر به معروف و نهی از منکر در همه جوامع بشری وجود دارد.
✳ دلیل آن نیز این است که همه مردم متوجه شدهاند که اگر بنا باشد در یک زندگی اجتماعی کسانی از قانون تخلف کنند، سنگ بر روی سنگ بند نمیشود و دودش به چشم همه مردم خواهد رفت.
✳ برخی از امر به معروفها و نهی از منکرها که در جوامع غربی هم کانون توجه است، بجاست. برای نمونه، انداختن پوست میوه در خیابان، سبقت بیجا و سرعت غیرمجاز در رانندگی و اموری از این دست.
✳ اما برخی دیگر از نهی از منکرها، که غالباً به شکل گروهی
نیز انجام میگیرد، در جوامع غربی هست که وضعیت کاملاً متفاوتی دارد.
✳ برای نمونه، سازمانهایی همچون طرفداران حقوق بشر، آنان زمانی که در کشور خودشان یا کشور دیگری، تجاوز به حقوق انسانها یا حتی حیوانات را مشاهده کنند، حساسیت نشان میدهند، کار بدانجا رسیده که یکی از این سازمانهای طرفدار حقوق بشر، اعلام کرده است که در تمام کشورهای دنیا باید مجازات همجنسبازی لغو شود؛ زیرا این حق مردم است که هرگونه که بخواهند غریزه خود را اشباع کنند.
✳ مسئله اساسی این است که اصل مبارزه با کار ناشایست و ناروا نهتنها در جامعه اسلامی، بلکه در همه جوامع مطرح است. حال تعیین اینکه واقعاً چه عملی منکر است و چه عملی معروف، کلام دیگری است که خود جای بحث دارد.
✳ حاصل آنکه، انسان باید در قبال رفتار دیگران احساس مسئولیت کند، اما مراتب چنین احساس مسئولیت و مصادیق کار خوب و بد در جوامع گوناگون، بر اساس نظام ارزشی حاکم بر آنها، متفاوت است.
✳ بهعبارتدیگر، دیدگاه حاکم بر جوامع را درباره انسانها، میتوان به دو دسته کلی تقسیم کرد: فردگرایی و جامعه گرایی.
✳ برخی انسانها در زندگی، تنها به خود میاندیشند و در پی آسایش و رفاه خویشاند. برای این گروه تفاوتی ندارد که این راحتی و پیشرفت مادی باشد یا معنوی.
✳ در سوی دیگر، کسانی هستند که خود را با دیگران در زندگی اجتماعی شریک و وابسته میدانند و فقط به فکر خود نیستند.
✳ مکتب انبیای الهی و بهویژه دین مقدس اسلام، نگرش جامعهگرایی را تقویت میکند؛ بدون اینکه حقوق فردی را نادیده بگیرد.
✳ برای مثال، در نماز که یک عبادت فردی است و در قرائت سوره حمد، شخص نمازگزار، در مقام اظهار عبودیت، خطاب به خداوند نمیگوید: «من تو را میپرستم»، بلکه میگوید: «ما تو را میپرستیم»
✳ اما در نگرش غربی، تفکر فردگرایی غالب است و انسان فقط مصلحت خود را در نظر میگیرد.
✳ گذشته از اینکه گرایش فردی، زشتیها و کاستیهای فراوانی دارد، اگر فردگرایی نیز اصل و زیربنای نگرش به انسان باشد، در جامعه نمیتوان از مسئولیت اجرایی و نظارت بر کار دیگران بهکلی کناره گرفت. زیرا مصالح و منافع و نیز لذتها و رنجهای انسانها در خارج به یکدیگر بستگی دارد، و هر قدر نیز انسان به فکر منافع شخصی خود باشد، میفهمد که منفعت شخصی او جز با کمک دیگران تأمین نمیشود. اگر انسان بخواهد در فعالیت اجتماعی، تجارت یا صنعت پیشرفت کند، بهتنهایی نمیتواند موفق شود، بلکه مجبور است با دیگران همکاری کند.
✳ بنابراین در جوامع غربی هم که فردگرایی بر آنها حاکم است، همه میفهمند که اگر تا حدی در کار دیگران نظارت نکنند، همگی زیان خواهند دید.